دیباگ | گذشته، حال، آینده، گذشته در آینده‌ی حال نُقلی...

سلام،
امروز با یکی از دوستان قدیمی قرار گذاشتیم و بعد از دو سال و نیم همدیگرو دیدیم. خاطرات خوب و بد گذشته را مرور کردیم احتمالاً اگر زودتر این کار رو نمی‌کردم خاطراتم رو فراموش می‎کردم. گذشته‌ها گذشته کاریش نمیشه کرد. کاش می‌شد برای یک روز صبح از خواب پا می‌شدم و دوباره می‌رفتم دبیرستان. دوران دبیرستان مخصوصاً، مخصوصاً سوم و پیش‌دانشگاهی خیلی خوش گذشت، ولی احتمالاً دیگه تکرار نمی‌شه.
شش هفت سال پیش اگر کسی به من می‌گفت دلم می‌خواست جای تو باشم و برم مدرسه می‌گفتم این دیوونست!، ولی الان می‌فهمم یعنی چی.
باید از دوران دانشجویی بیشتر استفاده کنم وگرنه چند سال دیگه حسرت همین روزها رو می‌خورم.
موفق باشید.

ارسالهای مرتبط

ارسال نظر