منتظرت بودم

سلام،
دارم گوش می‌کنم؛
شب به گلستان تنها متنظرت بودم
باده‌ی ناکامی در هجر تو پیمودم
منتظرت بودم منتظرت بودم
آن شب جانفرسا من بی تو نیاسودم
وه که شدم پیر از غم، آن شب و فرسودم
منتظرت بودم منتظرت بودم
بودم همه شب دیده به ره تا به سحرگاه
ناگه چو پری خنده زنان آمدی از راه
غم‌ها به سر آمد زنگ غم دوران از دل بزدودم
منتظرت بودم منتظرت بودم
پیش گل‌ها، شاد و شیدا، می‌خرامید آن قامت موزونت
فتنه‌ی دوران دیده‌ی تو از دل و جان من شده مفتونت
در آن عشق و جنون مفتون تو بودم
اکنون از دل من بشنو تو سرودم
منتظرت بودم منتظرت بودم

شما هم گوش کنید
البته دیده نشده اینجا به همین چیزایی پرداخته بشه، شاید از بد روزگاره.
موفق باشید.
Loading