قطرهای 20. اسفند 1387 شروین کتابی (1) سلام،چند سال است که اینترنت به قول معروف پر سرعت (هر کی به این سرعت میگه پر سرعت احتمالاً درک درستی از دنیا نداره) وارد (بعضی از) خونهها شده. اینترنت از ملزومات زندگی امروزه. اگر پرسیدند یه ساختمان چی لازم داره شما باید در کنار آب گاز برق تلفن فاضلاب، اینترنت رو هم قرار بدید.بعد چند سال این سوال مطرح میشه که چرا هیچ تغییری در سرعت و قیمت سرویسها رخ نداده؟!. عید 85 من 28 هزار تومان بابت سرویس 256 کیلوبیت پرداخت میکردم، حال برای عید 88 نیز 28 تومان برای همان سرویس باید بپردازم. راستی عیدتون مبارک.البته اگر 25 درصد تورم سالانه را وارد بازی کنید میتوان گفت اینترنت سالی 25 درصد ارزان شده!، این میزان کافی نیست. اگر تورم 25 درصد باقی بماند و دلار هم از هزار تومان بیشتر نشود آیندهای درخشان در انتظار ماست! سرعت که زیاد نمیشود ولی یک ماه اینترنت قیمت یه بسته پفک میشود.سرعت هم که زیاد نشده، یه بار رفتم 512 کیلوبیت گرفتم ولی بعد از یک هفته دوباره 256 گرفتم چون هیچ فرقی نکرده بود سرعت.نمیفهمم مشکل اینترنت تو ایران چیه، چرا قیمت و سرعت اینقدر با استانداردهای جهانی فاصله داره؟. شاید متخصصان فناوری اطلاعات تشخیص دادهاند که باید مثل آبیاری قطرهای اینترنت رو هم قطرهای به ملت داد. اگر مشکلی وجود داره چرا شفاف بیان نمیکنند، چرا یکبار سوال نمیشود که چرا سرعت کم و اینقدر گران؟ آیا ربطی به تحریم دارد؟. شاید پاسخ این پرسشها رو همه به جز من میدونن.فکر میکنم با این هزینهای که ما میکنیم، خارج از خاکهای این مرز و بوم حداقل میتوان چند ده برابر این سرعتها را تهیه کرد.
پرینتر پر 10. اسفند 1387 شروین کتابی (1) سلام،از جمله حساسترین دستگاههای ساخته شده به دست بشر که به عمد برای استسمار مشتری حساس ساخته شده پرینتر جوهر افشان است.یه پرینتر hp مدل C5183 دارم که متاسفانه یک هفته است سیاه پرینت نمیکند، با بقیه رنگها مشکلی ندارد. شایان ذکر است که جوهر دارد و پرینت نمیکند. گارانتیاش هم تمام شده، خدمات پس از فروش هم گفت ما دیگه hp کار نمیکنیم چون ایران رو تحریم کرده قطعه نمیده!!حال چاره چیست؟پیشاپیش از کمکهای ارزشمند شما سروران گرامی بینهایت سپاسگزارم.موفق باشید.
Privacy 7. اسفند 1387 شروین کتابی (1) سلام،البته شروع کردن جمله با کلمه البته صحیح نیست، اما هیجان انگیز است!برای من حریم شخصی بسیار اهمیت دارد. داخل پرانتز عرض کنم که تشدید( ّ) از خط فارسی حذف شده است. برای حفظ آن تلاش میکنم. به قول شاعر که میگه هر کسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من! چه ربطی داشت؟با اینکه بسیار حریم شحصیام برایم مهم است ولی امشب مقدار زیادی از حرفهایی که ته دلم بود و جزء همین حریم شخصی بود را برای کسی که زیاد نمیشناختمش گفتم. هنوز احساس بدی از کاری که کردم ندارم، امیدوارم فردا صبح هم همین طور باشد.این دوست گفت آدم حرفهاشو به یکی بزنه سبک میشه، گفتم به شرطی که به طرف اعتماد داشته باشه. ادامه دادم به قدری سنگینم که این چند گرم کمکی نمیکنه...پس هنوز احساس سبکی ندارم.اصلاً فکرش را نکنید که حرفهای ته دلم رو اینجا هم بگم. عمراً.به نظر میاد دیگه باید برم بخوابم.موفق باشید.
نظافت 4. اسفند 1387 شروین کتابی (0) سلام،بعد از مدتها کمی به نظافت سایت پرداختم.لینکهای اشتباه را درست کردم و چندین باگ را رفع کردم. در آخر چند تغییر جزیی دادم که لازم بود.موفق باشید.
کنکور 27. بهمن 1387 شروین کتابی (0) سلام،کنکور ارشد هم تمام شد،امسال از پارسال سختتر بود.موفق باشید.
گیج 21. بهمن 1387 شروین کتابی (0) سلام،سرم داره گیج میره!اگر شما هم یه برنامه decompile میکردید و با بیش از 120 کلاس روبهرو میشدید که شدیداً Obfuscate هم شدهاند و به دلایلی خط به خط نمیشه اجراش کرد و نیاز داشتید که از این برنامه سر در بیارید و بخشهایی از اون رو به زبانی دیگر تبدیل کنید... بازم بگم؟!، حتماً سرتون گیج میرفت.بسوزه پدر هرچی مردم آزاره!موفق باشید.
منتظرت بودم 17. بهمن 1387 شروین کتابی (0) سلام،دارم گوش میکنم؛شب به گلستان تنها متنظرت بودمبادهی ناکامی در هجر تو پیمودممنتظرت بودم منتظرت بودمآن شب جانفرسا من بی تو نیاسودموه که شدم پیر از غم، آن شب و فرسودممنتظرت بودم منتظرت بودمبودم همه شب دیده به ره تا به سحرگاهناگه چو پری خنده زنان آمدی از راهغمها به سر آمد زنگ غم دوران از دل بزدودممنتظرت بودم منتظرت بودمپیش گلها، شاد و شیدا، میخرامید آن قامت موزونتفتنهی دوران دیدهی تو از دل و جان من شده مفتونتدر آن عشق و جنون مفتون تو بودماکنون از دل من بشنو تو سرودممنتظرت بودم منتظرت بودمشما هم گوش کنیدالبته دیده نشده اینجا به همین چیزایی پرداخته بشه، شاید از بد روزگاره.موفق باشید.
آرامش 16. بهمن 1387 شروین کتابی (0) سلام،یک هفته دیگر کنکور ارشد است. به امید ورافتادن هرچی کنکوره...اینجا بنظر آروم میرسه، شاید آرامش قبل از طوفانه!اسمپرها از روزی که نظرات پستهای قدیمی را غیر فعال کردم دیگر مشاهده نشدهاند. احتمالاً دارن برای ضد حمله تجدید قوا میکنن. بعید نیست، از جماعت منحرف اسپمر هرکاری برمیاد.تا دیر نشده باید استحکامات رو تقویت کنم.موفق باشید.
دفتر 9. بهمن 1387 شروین کتابی (0) سلام،نمیدونم گفتم یا نه، اولین باری که کارم کشید دفتر مدرسه کلاس اول بودم. بعد زنگ تفریح با سه تا از بچههای کلاس زودتر از همه به کلاس رفتیم، در کلاس رو بستیم و چهار نفری در رو نگه داشتیم که کسی نتونه بیاد تو!. پشت در خیلی شلوغ شده بود، معلم هم با بچهها پشت در مونده بود. خلاصه بعد از اینکه به زور در باز شد ما با مدیر روبهرو شدیم و چهار نفرمون رو بردند دفتر. از این سکانس فقط یادم میاد که بیرون دفتر چهار تاییمون ایستادیم و اشک میریزیم. ادامه ماجرا رو یادم نیست.موفق باشید.
EF 6. بهمن 1387 شروین کتابی (2) سلام،این روزها بسیار سرم شلوغه، دیشب خستگی باعث شده بود بازدهی بسیار کم بشه، گوگل هم همکاری نمیکرد و نتیجه چرت و پرت میداد. Visual Studio هم لجبازی میکرد، IE8 میمرد و Firefox صددرصد cpu را میخورد، اینترنت هم قطع و وصل میشد. اوضاع عجیبی بود. فقط برق نرفت که همه چیز کامل بشه.دو هفته دیگه کنکور ارشده. یه پروژه هم دارم که شدیداً وقتم رو گرفته، Entity Framework هم فقط اذیت میکنه.کلاً وضع خوبی نیست.موفق باشید.