سلام،
بررسیها نشان میدهد در گذشته عموماً از کارهایی که انجام میدادم مینوشتم. دقیقاً نمیدانم علتش چه بوده. منظورم علت نوشتن راجع به کارهایی که انجام دادم است، نه علت بررسیها. علت این بررسیها را نیز نمیدانم.
ولی براستی چرا چنین بوده؟ آیا نوشتن در رابطه با کارهایی که در طول روز انجام نمیدهیم سادهتر نیست؟! باید همینطور باشد... اولین علت خوبش زیادتر بودن گزینههاست. شما در طول یک روز مثلاً ده کار مختلف انجام میدهید ولی در طول همان روز هزاران هزار مورد بوده که انجام ندادهاید. بنابراین دایره وسیعی برای انتخاب و نوشتن وجود دارد که فرصت بینظیری را فراهم میکند و دغدغه انتخاب را حذف میکند.
دومین علتش، که شاید خوب نباشد، نوشتن در رابطه چیزهای خوب است! شاید هیچ چیز خوبی در طول روز نداشتهاید که راجع آن بنویسد، بنابراین با انتخاب از آن یکی مجموعه، بیشمار مورد خوب برای نوشتن دارید که همگی به طرز چشمگیری خوب هستند. بدین ترتیب در حق خود و خوانندگانی که شاید وجود داشته باشند لطف خواهید کرد.
و اما سومین علت؛ پیش از صحبت راجع به سومین علت، باید اعتراف کنم که سومین علت از ابتدا وجود نداشت و صرفاً برای رسیدن به حد نصاب بوجود آمد. البته این به معنی وجود دو مورد اول از ابتدا نیست. اما مورد سوم این است که اگر در یک روزمرگی خاصی فرو رفته باشید و هر روزتان مثل دیروز و فردایتان مثل امروز شده است، با نوشتن در رابطه با کارهایی که انجام نمیدهید، حداقل نوشتههایتان دچار روزمرگی نخواهند بود و میتوانید بینهایت تنوع ایجاد کنید.
حال که مقدمه مختصر را به شکل کامل عرض کردم، فرصتی برای نوشتن راجع به کارهای انجام نداده امروز باقی نماند.
موفق باشید