سلام،
و باز هم من از شمال برگشتم. روز شنبه که شمال بودم برای ثبت نام و گرفتن معرفی کارآموزی به دانشگاه رفتم، نامهی کارآموزیم رو سریع گرفتم، برای ثبت نام که رفتم با اینکه گفته بودند ثبت نام شنبه 18 تیر است گفت دوشنبه بیا الان سیستم آماده نیست. و اینجوری شد که من مجبور شدم شمال بمونم و بابام اینا یکشنبه صبح زود برگشتند. صبح دوشنبه ساعت 10 رسیدم دانشگاه، دانشگاه خیلی شلوغ بود. بعد از کمی تحقیقات فهمیدم که برای ثبت نام کامپیوتری باید برم پسورد بگیرم. بعد از گرفتن پسورد به مرکز کامپیوتر دانشگاه رفتم و دیدم 200 نفر پشت درن و سیستم خرابه و کسی رو راه نمیدن. شماره دانشجویی و رمزمون رو دادیم به یکی از دوستان که بره تو صف بایسته و وقتی رفت اون تو برای همه ثبت نام کنه!.
بعد از اینکه اون موفق شد بره داخل تماس گرفت و گفت توی لیست واحدهای که میشه انتخاب کرد کارآموزی وجود نداره و ما همه کارآموزی میخواستیم. من رفتم دنبال اینکه ببینم چرا کارآموزی توی لیست نیست به چندتن از مقامات این موضوع رو اطلاع دادم و گفتند درست میشه. ساعت حدود 14 شده بود، تصمیم گرفتم که هر جوری شده برم توی مرکز کامپیوتر، پشت در هنوز 200 نفر ایستاده بودند و همگی شاکی بودند. مسئول آموزش دانشگاه اومد پشت در ولی هرچی در زد کسی در رو باز نکرد. دیدم از این مسیر نمیتونم برم اونتو. به فکر زدن کانال افتادم ولی ابزار لازم برای اینکار رو نداشتم. به پشت ساختمون رفتم و از پنجره اونتو رو دیدم همه بیکار پای کامپیوترها نشسته بودند و عدهای هم پروژه تحویل میدادن، آخه یکی نبود بگه تحویل پروژه باید روز ثبت نام باشه!؟. یکی از دوستان منو دید و پنجره رو باز کرد و من رفتم تو. رفتن من به اونجا با نرفتن یک فرق داشت و اون این بود که زیر کولر نشستم چون هنوز نمیشد کارآموزی رو انتخاب کرد.
بعد از نیم ساعتی که اونجا بودم یکی از بچهها با عجله اومد گفت مشکل حل شد برای انتخاب کارآموزی کد 2125 رو بنویسید و انتخاب کنید. این کار رو انجام دادیم و کارآموزی رو گرفتیم و اومدیم بیرون. بعد از اون به امور مالی رفتیم پریتمون رو گرفتیم و بردیم تایید کردند و کار تموم شد. ساعت 15 شده بود رفتم پلیس راه سابق ساعت 16 سوار شدم و اومدم تهران ساعت 20 تهرانپارس پیاده شدم و 21:30 رسیدم خونه. این بود مسافرتم به خطهی سرسبز شمال.
توی کاغذ تبلیغ دانشگاه که دادن بدم به شرکتی که میخوام برم کارآموزی دو بیت شعره که نوشته فردوسی گفته:
که مــــازندران شهر مــــا یـــاد بـــاد همیشه بـــرو بومش آبــــاد بــــاد
که در بوستانش همیشه گل است به کوه اندرون لاله و سنبل است
موفق باشید.