پیچ

سلام،
یه حس آشنایی دیشب می‌گفت کلاس فردا صبح رو بپیچونم!
منم لبیک گفته صبح کلاس اولم رو که مهندسی اینترنت بود نرفتم. ظهر که به دانشگاه رفتم دریافتم که صبح استاد مهندسی اینترنت نیمده.
آدم بعضی وقتها باید به احساساتش اعتماد کنه.

نظرات (2) -

  • مصطفی

    02/09/1386 01:49:22 ق.ظ | پاسخ به این نظر

    حقا که ثابت کردی اسم آقای پیچ برازندته <br/<img src="images/smileys/19.gif" style="vertical-align=text-top;"/>

  • بهاره

    18/12/1386 08:33:04 ق.ظ | پاسخ به این نظر

    پيچ
    1
    در اين زندگي‌پيچ در پيچ پرپيچ
    بدور هيچ
    همچون پيچ
    در تو
    آنقدر مي پيچم
    تا در جاي خود سفت شوم
    سرم گيج مي رود.
    *2
    چند روزي مي نشينم
    آرام آرام
    گيج سرم مي رود
    پشت پيچ
    تا خستگي در كند .
    *3
    فردا
    دوباره روزگار مرا مي‌پيچاند
    و باز شل مي شوم
    بالامي آيم
    باد كه مي پيچد
    سرم لاي ابرها پيچ مي‌خورد
    پاهايم هوا مي‌خورد
    *4
    امان
    زمستان كه مي‌شود
    پايم هوا كه مي خورد
    سرما هم مي خورد
    ورم مي كند
    امان
    ازآن روزي كه عطسه مي‌كند
    به بهانه اعتراض
    و ديگر نمي پيچد
    من مي م

Loading