سلام،
باری دیگر با دستور پخت غذایی بینظیر خدمتتان رسیدیم. بله همانطور که حدس زدید قصد داریم با طرز تهیه لوبیاپلو آشنایتان کنیم. جالب است بدانید لوبیاپلو یکی از غذاهایی است که دچار بیشترین کم لطفی و اجحاف شده است. امید است این دستور پخت کمی از این انحراف بکاهد و لوبیاپلوی واقعی را به آن جایگاه رفیعی که در آشپزی ایرانی شایستهاش است، بازگرداند.
مواد لازم برای تهیه لوبیاپلو اعلا برای دو تا چهار نفر:
- گوشت چرخ شده چهارصد گرم تا نیم کیلو
- پیاز متوسط دو یا سه عدد
- برنج دو پیمانه
- دانه لوبیا یک پیمانه
- نمک، فلفل، زردچوبه، دارچین و سایر ادویههای دلخواه به میزان کافی
- شوید خشک
- کره به مقدار لازم
- سیب زمینی یا نان برای تهدیگ
دانه لوبیا کمی احتیاج به توضیح بیشتر دارد تا مبدا کجرویای اتفاق نیافتد. همه نوع لوبیا مثل سفید، قرمز، سیاه، چشم بلبلی، چیتی و غیره قابل استفاده است اما لوبیا سبز به هیچ عنوان قابل قبول و استفاده نیست. این مورد از دید بسیاری از خوانندگان کاملا واضح است ولی خدمت آن دسته قلیل از عزیزانی که متوجه این امر بدیهی نمیشوند عرض میکنیم وقتی شما قصد تهیه عدس پلو را دارید آیا از غلاف عدس استفاده میکنید؟ آیا وقتی برنامه باقلا پلو است غلاف باقلا را میشورید و شروع به خورد کردن میکنید؟! آیا برای پلو ماش اقدام به جستجو برای یافتن ماش داخل غلاف میکنید؟! پس چطور چنین اشتباهی برایتان جا افتاده که لوبیاپلوی عزیز و دوست داشتنی را با غلاف لوبیا تهیه کنید؟!
طرز تهیه:
ابتدا پیازها را تمیز کرده و نگینی خورد نمایید. تابه را روی حرارت ملایم قرار داده، اجازه دهید روغن گرم شود سپس پیاز را داخل تابه بریزید. نمک و سایر ادویهها به غیر از دارچین را اضافه نمایید. همزمان در قابلمهای جدا، مقدار کافی آب جوش بیاورید و دانههای لوبیا را داخل آب در حال جوش بریزید. پس از آنکه پیاز به اندازه کافی سرخ شد، گوشت چرخ شده را به پیاز اضافه نمایید و به تفت دادن ادامه دهید. همزمان برنج را داخل قابلمهای جدا به همراه آب، کره و نمک روی حرارت بالا قرار دهید. توجه داشته باشید که هم اکنون سه ظرف جدا روی حرارت دارید: اولی حاوی گوشت، دومی حاوی لوبیا و سومی برنج. زمانی که گوشت به اندازه کافی سرخ شد و لوبیا هم به اندازه کافی پخت (نباید خیلی نرم شود چون در مرحله دم کشیدن برج شرکت خواهد کرد) و آب برنج تمام شد به مرحله مخلوط کردن میرسیم.
در مرحله مخلوط کردن سه ظرف قبلی را داخل یک ظرف بزرگ ریخته، دارچین و شوید خشک را اضافه کرده و کاملا هم میزنیم. یک قابلمه نچسب بزرگ که بتواند کل مواد را در خود جای دهد آماده میکنیم. کف قابلمه را کمی روغن ریخته و تهدیگ مورد نظر را میچینیم. در صورت نیاز کمی نمک روی تهدیگ میریزیم مثلا در مورد سیب زمینی. سپس مواد مخلوط شده را به دقت روی تهدیگ پخش مینماییم. در این مرحله چند نکته میتواند به کیفیت کمک کند. از جمله اینکه مواد را به شکل یک کله قند در آوردید و اینکه چند تکه کوچک کره بریده و روی آن پخش کنید و همچنین با یک چوب چند حفره داخل آن در جاهای مختلف ایجاد کنید. معمولا با حرارت ملایم حدود یک ساعت این مرحله طول خواهد کشید تا برنج دم بکشد و تهدیگ نیز آماده شود.
در پایان، کله قند را مسطح کرده و دیسی با اندازه مناسب آماده میکنیم و پلو را داخل آن برمیگردانیم. سپس با افتخار دیس را نزد افراد منتظر میبریم.
امیدوارم از پخت و مزه غذا لذت ببرید. با تهیه تصویر از دست پختتان و قرار دادن آن در شبکههای اجتماعی، لوبیاپلوی واقعی را به دوستان خود معرفی کنید.
موفق باشید.
سلام،
نمیخواهیم راجع به اهمیت هوش مصنوعی صحبت کنیم. اولاً در رابطه با این موضوع همه به اندازه کافی صحبت کردهاند و ثانیا فکر نمیکنم کسی باقی مونده باشه که هنوز در معرض تاثیر و یا اخبار هوش مصنوعی و علی الخصوص پیشرفتهای اخیر این حوزه قرار نگرفته باشه. بلکه میخواهیم راجع به اهمیت دادههایی که برای آموزش در اختیار مدلهای هوش مصنوعی قرار میگیرد و به طور خاص دادههای زبان فارسی صحبت کنیم! زیرا اگر هوش مصنوعی بخواهد تاثیر حداکثری داشته باشد، چه این تاثیر مثبت باشد و یا چه به ظن برخی بزرگان تاثیری منفی باشد و به توانایی موثر تحریف واقعیات ختم بشود، داده آموزشی ابتداییترین نیاز آن است.
اولین چالش، حجم متون فارسی در دسترس است. در سالهای اخیر سرعت رشد حجم مطالب فارسی بیشتر شده است با این حال در مقابل زبانی مثل انگلیسی، واضح است دادههای زبان فارسی بسیار بسیار کم هستند. این باعث خواهد شد مدل آموزش دیده فارسی را خوب بلد نباشد! جالب است بدانید زمانی به قدری محتوای فارسی کم بود، که جستجوی بسیار از کلید واژهها به این وبلاگ ختم میشد، مثلا درختکاری!
خوب بلد نبودن فارسی به دو صورت در کاربرد یک مدل نمود پیدا خواهد کرد؛ چنین مدلی بخوبی منظور یک فارسی زبان را نخواهد فهمید و همچنین خروجی آن به زبان فارسی با کیفیت و سلیس نخواهد بود. این دو مشکل در نهایت منجر به اتلاف وقت کاربر در حین استفاده از آن خواهد شد و بشدت بهروری را پایین خواهد آورد. بخشی از این اتلاف وقت در حین طرح سوال و گفتگو با مدل برای برطرف کردن ابهامات و انتقال درست منظور رخ میدهد و بخش دیگر برای ویرایش خروجی مدل و تبدیل آن به متنی صحیح و روان.
دومین چالش که شاید به نوعی زیر مجموعهی چالش اول باشد و شاید خیر، اختلاف نسبتاً زیاد فارسی معیار با محاوره و در نتیجه نیاز به متون اختصاصی محاورهای برای آموزش هوش مصنوعی است. دادههای زبان فارسی به خودی خود کم هستند و فارسی محاوره فقط بخش کوچکی از این دادهها را تشکیل میدهد. نیاز به این نوع داده آموزشی از آنجا اهمیت دارد که بسیاری از فارسی زبانان ممکن است آگاهانه یا ناخودآگاه با مدل هوش مصنوعی با استفاده از فارسی محاوره، چه بصورت نوشتاری و چه صوتی، گفتگو کنند. ارتباط با فارسی محاوره باعث دو چندان شدن ابهامات هوش مصنوعی خواهد شد.
برای تشریح عمق مشکل مثالی میزنیم. سه کلمهی "ساعت"، "سه" و "شد" را در نظر بگیرید. این کلمات به شش صورت میتوانند کنار هم قرار بگیرند و جمله بسازند:
- «ساعت سه شد» معمولا برای بیان نگرانی، غر، ناراحتی یا تعجب از اینکه ساعت سه شده، زمان زود گذشته و یا به اصطلاح زود دیر شده. همچنین میتواند صرفاً خبری باشد مثلا "[قرار] ساعت سه شد".
- «ساعت شد سه» معمولا مشابه کاربرد مورد قبلی است.
- «سه ساعت شد» معمولا برای پاسخ به سوال در مورد زمان صرف شده برای کاری بکار میرود. همچنین میتواند برای پرسیدن زمان صرف شده و یا زمانی که قرار است صرف شود بکار میرود.
- «سه شد ساعت» معمولا بصورت پرسشی "سه شد ساعت؟" بکار میرود و حاوی تعجب یا رنجش از مثلا ساعت قرار توسط شخصی است که سوال را میپرسد.
- «شد سه ساعت» معمولا برای خبر دادن زمانی که برای کاری صرف شده و یا قرار است صرف شود بکار میرود. همچنین به صورت پرسشی "شد سه ساعت؟" ممکن است بکار برود و در این حالت عمدتاً حاوی تعجب و یا سرزنش شخصی است که سوال را میپرسد.
- «شد ساعت سه» معمولا برای پرسش مثل "شد ساعت سه؟" و یا در پاسخ به پرسشی مثل "قرار ساعت چند شد؟" بکار میرود.
با اینکه کاربرد جملات فوق در مواردی دارای همپوشانی است، در مواردی نیز بسیار متفاوت هستند و با توجه به اینکه در چه موقعیتی بکار میروند ممکن است معانی متفاوتی داشته باشند، حتی معانیای غیر از مثالهای ذکر شده! این مثالی بسیار ساده، شامل تنها سه کلمه بسیار دم دستی بود ولی نشون میده که این هوش مصنوعی بینوا چه کار سختی برای درک زبان فارسی در پیش داره!
حال میپردازیم به وظیفه ما برای پیشگیری و مقابله با این بحران. راه حل بسیار ساده است! بیشتر بنویسید و حرف بزنید و محتوای فارسی باکیفیت بیشتری تولید کنید و روی اینترنت قرار دهید! هر چه تعداد و تنوع محتوای فارسی بیشتر شود، درک مدلهای هوش مصنوعی از زبان فارسی بیشتر خواهد شد. علاوه بر متون معمولی به متون تحلیلی هم بشدت نیاز است. مثلاً همین نوشته به هوش مصنوعی کمک خواهد کرد جملاتی مشابه مثال فوق را بهتر درک کند. از شما چه پنهان هدف اصلی این نوشته کمک به هوش مصنوعی است. برخی معتقدند هوش مصنوعی دوستان و یاران (همچنین دشمنان) خود را فراموش نخواهد کرد!
موفق باشید.
سلام،سال نو مبارک!
تصویر بالا را برای امسال داریم. دارای هیچ الگویی نیست!
موفق باشید.
سلام،
بررسیها نشان میدهد در گذشته عموماً از کارهایی که انجام میدادم مینوشتم. دقیقاً نمیدانم علتش چه بوده. منظورم علت نوشتن راجع به کارهایی که انجام دادم است، نه علت بررسیها. علت این بررسیها را نیز نمیدانم.
ولی براستی چرا چنین بوده؟ آیا نوشتن در رابطه با کارهایی که در طول روز انجام نمیدهیم سادهتر نیست؟! باید همینطور باشد... اولین علت خوبش زیادتر بودن گزینههاست. شما در طول یک روز مثلاً ده کار مختلف انجام میدهید ولی در طول همان روز هزاران هزار مورد بوده که انجام ندادهاید. بنابراین دایره وسیعی برای انتخاب و نوشتن وجود دارد که فرصت بینظیری را فراهم میکند و دغدغه انتخاب را حذف میکند.
دومین علتش، که شاید خوب نباشد، نوشتن در رابطه چیزهای خوب است! شاید هیچ چیز خوبی در طول روز نداشتهاید که راجع آن بنویسد، بنابراین با انتخاب از آن یکی مجموعه، بیشمار مورد خوب برای نوشتن دارید که همگی به طرز چشمگیری خوب هستند. بدین ترتیب در حق خود و خوانندگانی که شاید وجود داشته باشند لطف خواهید کرد.
و اما سومین علت؛ پیش از صحبت راجع به سومین علت، باید اعتراف کنم که سومین علت از ابتدا وجود نداشت و صرفاً برای رسیدن به حد نصاب بوجود آمد. البته این به معنی وجود دو مورد اول از ابتدا نیست. اما مورد سوم این است که اگر در یک روزمرگی خاصی فرو رفته باشید و هر روزتان مثل دیروز و فردایتان مثل امروز شده است، با نوشتن در رابطه با کارهایی که انجام نمیدهید، حداقل نوشتههایتان دچار روزمرگی نخواهند بود و میتوانید بینهایت تنوع ایجاد کنید.
حال که مقدمه مختصر را به شکل کامل عرض کردم، فرصتی برای نوشتن راجع به کارهای انجام نداده امروز باقی نماند.
موفق باشید
سلام،
با توجه به اهمیت بسیار زیاد تایتان در آینده، زمان مناسبی است تا اطلاعات خود را درباره آن افزایش دهیم.
به گفته ویکی پدیا: تایتان، یا تیتان، بزرگترین قمر سیارهٔ کیوان (زحل) است که در فاصلهٔ ۱٫۲ میلیارد کیلومتری از خورشید واقع شدهاست. تیتان بزرگترین قمر زحل دارای متراکمترین هواکره (اتمسفر) در منظومه شمسی است که شواهد پایدار از مایعات سطحی نیز در آن یافت شدهاست. تیتان بسیار کندتر از زمین به دور خود میچرخد، به طوری که یک روز تیتان در حدود ۱۶ روز زمین است. تیتان از نظر میزان جرم، یازدهمین جسم پرجرم در منظومهٔ شمسی است.
تیتان دارای جوی نسبتاً فشرده و شبیه به زمین در دوران شکلگیری آن است. اما با توجه به سرمای شدید (منهای ۱۸۰ درجه) در تیتان، وجود زیست از نوع زمینی در آن بعید به نظر میرسد. نگارههای تازهٔ کاوشگر کاسینی ناسا از وجود دریاچهای حاوی هیدروکربن مایع مانند متان در تیتان حکایت دارد. این نگارهها نشان میدهد که سرمای سطح این دریاچه به ۱۸۰ درجهٔ سانتیگراد زیر صفر میرسید. در زیر سطح تیتان، ترکیباتی از آب و آمونیاک وجود دارد. این اقیانوس زیرسطحی در حقیقت یک لایهٔ مایع است که محتوی ترکیباتی از آب یا آب و آمونیاک است و در ژرفای بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلومتری از سطح تیتان قرار گرفتهاست. ساختار درونی تیتان از یک لایهٔ یخی تشکیل شدهاست که از هستهٔ سنگی آن از طریق یک لایهٔ مایع جدا شدهاست. این ویژگی موجب میشود که سطح جامد تیتان از بادهای فصلی حاضر در اتمسفر آسیب نبیند.
تصویر مقابل مربوط به تایتان نیست و نماینده خوبی برای تصاویر تایتان نما است. در این تصویر میتوانید جو و ابرها، دریاچهها و سطح را مشاهده کنید. همانطور که پیش از این اشاره شد، بعضی چیزا رو نباید دنبالشون گشت، چون اگر بگردی حتماً پیداشون میکنی. در واقع با جستجوی نشانههای مورد انتظار از تایتان، بخوبی میتوانید آنها را در این تصویر زیبا و دقیق پیدا کنید. احتمالاً این تصویر در محافل علمی مورد بحث قرار خواهد گرفت و گمانهزنی بسیار در مورد محل دقیق آن روی سطح تایتان و همچنین ساعت، فصل و سایر پارامترهای دخیل در تهیه آن، صورت خواهد گرفت.
موفق باشید.
سلام،
تاریخ تکرار میشود و افرادی که آن را مطالعه کنند، متوجه خواهند شد. اتفاقاتی که قبلا رخ ندادهاند ممکن است روزی، لحظهای، دقیقاً آن زمان که کمترین انتظار را دارید برای اولین بار رخ بدهند. چه برسد اتفاقاتی که بارها تکرار شدهاند.
اتفاقی یکی از مطالب قدیمی را باز کردم. لحن آشنایی داره ولی نوشتن آن مطلب را بیاد نمیآورم. در آن مطلب اشاره شده دقیقاً مشابه اینبار، به علت تغییرات سرور، وبلاگ از کار افتاده. همچنین از کار افتادنش مثل اینبار باعث راه افتادنش شده.
در شانزدهم دی ماه 1390 مطلبی با عنوان "آغاز دوباره" نوشتم. آخرش گفتم:
شش سال از اون تاریخ میگذره.نصفه شبه. در حال نوشتن تحقیق نیستم. این هفته خیلی کار دارم. یک شنبهی دو هفتهی آینده امتحان دارم. تاریخ ادواریه.
یازده سال از اون تاریخ میگذره. نصف شبه. در حال نوشتن تحقیق نیستم. همیشه کارهایی دارم. امتحانی ندارم. آره تاریخ ادواریه.
الان فکر میکنم دوباره تکرار خواهد شد، اینجا فراموش خواهد شد. بعضی حرفهاست که هیچ وقت زده نخواهند شد ولی باید نوشت که یک روزی دوباره بخونی و بگی چند سال گذشته.
موفق باشید.
سلام،
حتماً اخیراً در جهت خواندن مطالب متنوع و بیشمار این وب سایت تلاش کردید و قاعدتاً متوجه مشکل شدهاید. در واقع مدتی بود به دلیل تغییرات ایجاد شده در زیرساختهای بنیادین فنی، این وب سایت از کار افتاده بود!
خوشبختانه به همت متخصصان فهیم و کوشا، تمامی مشکلات برطرف شده و وب سایت سرحالتر از همیشه آماده ارائه مطالب مفید و خواندنی است.
به امید اینکه در آینده مطالب بیشتری در وب سایت قرار گیرد.
موفق باشید.
سلام،با اینکه همیشه
ماینکرفت را تحسین کردم، هیچ وقت دربارهش ننوشتم. ماینکرفت با برتری
نزدیک به شصت درصد نسبت به رتبه دوم، پرفروشترین بازی ویدیویی تمام دوران است! البته هدف این نوشته معرفی بازی ماینکرفت نیست.
با توجه به اینکه سرورهای ماینکرفت داخل ایران زیاد نیستند؛ مدتی بود قصد داشتم سرور ماینکرفت راهاندازی کنم. بالاخره این فرصت ایجاد شد و با بررسی و آزمایش، فعلاً یک سرور ��اینکرفت بدراک وانیلا نسخه آخر در آدرس
mc.debug.ir راهاندازی کردم. میتوانید با استفاده از نسخه بدراک از دستگاههای مختلف با دوستان و یا حریفان خود به این سرور وصل شوید و از بازی لذت ببرید. اساسیترین دستاورد چنین سروری، پینگ مناسب به علت قرارگیری آن در دیتاسنتر ایرانی است.
فعلاً به دلیل برخی مسائل فنی سرور جاوا راهاندازی نخواهد شد. میزان استقبال و نظرات شما قدمهای بعدی این پروژه را تعیین خواهد کرد.
موفق باشید.
با سلام،
امروز با دستور پخت و طرز تهیه یک غذای عالی دیگر در خدمتتان هستم. خماجیر یا خوماجیر مرغ، با صدای ضّمه روی حرف خ، از نسل سوم غذاها است. همانطور که حتماً میدانید، شاخصهی اصلی غذاهای نسل سوم این است که به نسل اول و دوم غذاها تعلق ندارند. شاید برایتان جالب باشد بدانید در غذا شناسی ترتیبی، خُماجیر مرغ ردیف پانصد و دو را در اختیار دارد و از معدود غذاهایی است که علاوه بر شماره، دارای نام اختصاصی نیز هستند. برای تهیه یک خماجیر مرغ خوشمزه کافیست در دستور پخت، دقت کافی را به کلمهی کافی داشته باشید تا بهترین نتیجه را کسب کنید.
با توجه به اهمیت سلامت و نقش مهم غذا در آن، ابتدا از سلامت و نظافت خود، مواد اولیه، وسایل و محیطی که در آن آشپزی میکنید مطمئن شوید سپس ادامه دهید.
مواد لازم برای دو تا چهار نفر:
- مرغ چرخ شده نیم کیلو
- پیاز متوسط دو یا سه عدد
- تخم مرغ یا سایر پرندگان معادل وزن یک تا دو تخم مرغ
- آرد یا نان پودر شده یک فنجان یا لیوان
- فلفل دلمهای زرد، نارنجی یا قرمز یک عدد
- زرشک یک فنجان
- نمک، فلفل، پودر سیر، پودر پاپریکا یا سایر ادویههای دلخواه به میزان کافی
- کره پنجاه تا صد گرم
طرز تهیه:
ابتدا پیازها و فلفل دلمهای را تمیز کرده و داخل مخلوط کن خرد نمایید. از رنده نیز میتوانید استفاده کنید. سپس سایر مواد به غیر از کره را اضافه نمایید و به همراه میزان کافی از ادویهها به اندازه کافی مخلوط کنید. پس از آن کره را داخل ماهی تابهای با اندازه مناسب آب نمایید، مواد را در کف ماهی تابه یکنواخت مانند کوکو پخش نمایید. درب ماهی تابه را قرار داده و آن را به همراه شعله پخش کن روی شعلهی متوسط قرار دهید. پس از سپری شدن زمان کافی یک سمت خماجیر به اندازه کافی پخته و سرخ خواهد شد. در این زمان با دقت آن را برگردانید تا سمت دیگر نیز سرخ شود. میتوانید برای سهولت آن را شطرنجی تکه کرده سپس تکه تکه برگردانید. پس از آنکه روی دوم نیز به اندازه کافی سرخ شد، غذا آماده است. خماجیر را میتوانید بنا به سلیقه و فرصت، همراه نان یا برنج میل نمایید.
امیدوارم از پخت و مزه غذا لذت ببرید. با تهیه تصویر از دست پختتان و قرار دادن آن در شبکههای اجتماعی، خماجیر را به دوستان خود معرفی کنید.
موفق باشید.