دیشب

سلام،
چهارشنبه سوری هم به سلامتی گذشت... به جز یکی از انگشتام که کمی سوخت بلایی سرم نیمد. فکر می‌کنم کسی که از چهارشنبه جون سالم در ببره دیگه بلایی سرش نمیاد.امسال رفته بودم بالای سعادت آباد کوی فراز، اونجا منطقه‌ی جنگی بود. یه فندک داشتم که عصای دستم بود وسط جنگ خراب شد توی تاریکی باش ور رفتم درست شد بعد از مدتی دوباره خراب شد، هر کاری کردم درست نشد که نشد، مجبور شد تا نصف شب کارمو با کبریت راه بندازم باد میومد از هر سه چهار تا کبریت یکی به ثمر می‌رسید.
اگر دیشب بیرون رفتید و بلایی سرتون نیمده باید خدا رو شکر کنید!.
موفق باشید.

نظرات (1) -

  • 12/01/1385 03:06:58 ق.ظ | پاسخ به این نظر

    داغ مارو تازه کردی
    من خونم فرازه بعد پا شدم رفتم شهرک بچه ها گفتن میموندم بیشتر خوش میگذشت با این وجود بد نبود...

Loading