روز اول

سلام،
امروز اولین روز رسمی کارآموزی بود. صبح رفتم شرکت خیلی شیک کارتم رو گرفتم جلوی دستگاه و دستگاه بوق زیبایی زد و نوشت خوش آمدید ولی من جوابش رو ندادم و رفتم تو. کار با نصب ویندوز و یک مشت برنامه‌ی خسته کننده شروع شد. نصب ویندوز کاریه که خیلی برازنده‌ی یه دانشجوی نرم‌افزاره!. سه تا کامپیوتر ویندوزشون 2000 بود باید XP می‌شد. دو تاشون مشکلی نداشت و درست شد ولی سومی هنگام فرمت کردن هنگ می‌کرد. بردیمش درمانگاه. وقت ناهار شد. امروز فهمیدم که دیروز برای ناهار درست کارتم رو جلوی دستگاه نگرفته بودم چون بوقی نزده بوده. ناهار توی یه ساختمون دیگست که خیابان بالاییه، و باید قبل از رفتن و بعد از برگشتن از ناهار کارت زد. منم می‌خواستم بزنم گفتن نمی‌خواد بزنی از ساعت کارآموزیت کم میشه منم نزدم وقتی برگشتم نگهبان تذکر داد حتماً باید کارت می‌زدی. بعد از برگشتن از ناهار اون کامپیوتر مریض رو باز کردم. پلمپ هم داشت که کندمش. همه‌ی کامپیوترها رو پلمپ می‌کنن. فن سی‌پیوش لق بود. اون چیزی که فن رو محکم نگه می‌داشت تا تبادل حرارت سی‌پی‌یو و سینکش زیاد باشه شکسته بود. و خود فن هم بد می‌چرخید که روغنش زدند و فن رو وصل کردم. بهتر از یه فن نو می‌چرخید. و یاد گرفتم که زمان فرمت کردن cpu خیلی کار می‌کنه، خوب خنک نمی‌شده داغ می‌شده و نهایتاً هنگ.
صبح یه فرم پر کردم و برام یه username درست کردند ولی باید چند وقت تلاش کنم که دسترسیش Administrator بشه. ظاهراً باید یه شیرینی بخرم ببرم تا به Admin نزدیک بشم.
زندگی کارمندی خیلی سخته، تازه دارم می‌فهمم که کارمند با در آمد زیر خط فقر (خودم!) یعنی چی، آخه درآمدم صفره.
ساعت 16 خداحافظی کردم و زدم بیرون. رفتم مجتمع کامپیوتر پایتخت بازی Act Of War رو گرفتم. مثل Generals خوش ساخت نیست ولی تو همون مایهاست.
موفق باشید.
Loading